وقتی سرم خیس است بیشتر معلوم میشود که چه قدر موهایم ریخته. هنوز هم دوست ندارم موهایم را کوتاه کنم٬ اما میدانم شاید کم کم ترس شوک ناشی از نمایان شدن این واقعیت که «موهایم حسابی ریخته!» هم به قضیه اضافه شود. حالا اصلا البته نگرانی هم ندارد چون پیری و جوانی به مو نیست بلکه به دل آدم است. دل ما هم نه که بگویم موهایش مدتهاست ریخته٬ بلکه شاید اصلا از روز هم مویی نداشت. خلاصه اینکه خیالی نیست٬ همین جوری هر از چند گاهی نگاهی به موهایی میاندازم که دزدکی از زیر موهایی که برایشان استتار درست کردهاند صحنه را خالی میکنند.
برچسبها: کچالت
ژوئیه 30, 2010 در 4:36 ب.ظ. |
بهتر از بی کاریه اینم خودش کم کاری نیست
آگوست 4, 2010 در 10:24 ق.ظ. |
salam
bebin bezar bet begam ke dar aghayoon 100% ehtemale rizeshe moo hast, hala moohatoon kutah bashe ya boland!
chetori pesar dayi? khoob khabari azat nistaaaaaa!
hala miduni kho chera be in kechalat barkhord kardi? khob az ghadim migan taraf enghad fek kard ke kachal shod.
fek konam chanta az moohayi ke rikhte shode az hamoon «fizike ravabete mosalasi» ab mikhore. bavar kon!
just kidding
wish you happiness, whether bald or hairy!
آگوست 11, 2010 در 11:50 ق.ظ. |
آره مو که میریزه. خیالی نیست.