کوشر (۵)

– مدلی از ماهیت مردان  وجود دارد که با وجود سادگی‌اش از دقت نسبتا خوبی برخوردار است٬ و به این صورت است: هر مرد به طور عمده از دو قسمت مهم تشکیل می‌شود: قسمت اول مغزش است که به او می‌گوید کجا به دنبال منافع مادی خود بگردد و قسمت دوم هم آلت محترم اوست که بقیه‌ی تصمیمات او را در مورد مسائل زندگی او رقم می‌زند. به این ترتیب اگر اعضای یک مرد را به جز این دو عضو حذف کنیم کارکرد اساسی او تغییر قابل ملاحظه‌ای نخواهد کرد. تفاوت میان مردان هم در نسبت فعالیت ارگان اول به ارگان دوم است. برای یک مرد معمولی نسبت فعالیت ارگان اول به دوم را می‌شود چیزی حدود یک به ده تخمین زد که به خوبی توضیح دهنده‌ی شرایط کنونی روزگار است.

– یکی از سخت‌ترین شرایطی که آدم می‌تواند هنگام ورزش کردن دچارش شود این است که موقع دراز نشست رفتن باد شکم اصرار زیادی برای آزادی داشته باشد و یک نگاه زیر چشمی به آدم نشان بدهد که همین دو متر آن طرف تر پایین پای آدم یک دختر خانم ملوس در حال ورزش و نرمش است. اینجاست که غرایز اساسی آدم دچار تناقضات بنیادی می‌شود. بخش غمگین ماجرا هم طبق معمول آخر داستان است٬ جایی که آدم هم به زحمت باد شکم را آرام می‌کند و لذت یک گوز را از دست می‌دهد و هم دختر مورد نظر پس از چند دقیقه بی اینکه حتی نیم نگاهی به آدم بیندازد صحنه را ترک می‌کند.

14 پاسخ to “کوشر (۵)”

  1. پویا Says:

    :)) حالت خرابه برادر!!!

  2. گویا Says:

    تو راحت باش هم از گفتنش هم از ازد کردنش در ان بلاد ازاد

  3. هلیا Says:

    پیام این کوشر یعنی چی؟ کوشر عبری مورد نظرت است؟

  4. هلیا Says:

    یه چیز دیگه، لذت یه باد چیز زیادی نیست که از دست دادی . خوبیش اینه که جبران پذیره.
    دست بالاش کمی لوبیا چاره کاره 🙂

  5. امير فرهنگ Says:

    برايم جالب است بدانم اين نظريه زنان را چگونه توصيف ميكند؟

  6. امير فرهنگ Says:

    ولي من از شما پرسيدم!

    • hallajvashan Says:

      یه مرد می‌تونه در مورد مردانگی خودش فانتزی و چرند ببافه٬ که منم بافتم! کسی هم نمی‌تونه اعتراض کنه چون من خودم هم مردم! اما در مورد زنان اگه چیزی بنویسم ممکنه بیان یقه‌مو بگیرن. بیا بذاریم خودشون در مورد خودشون فانتزی بسازن!

  7. نگار Says:

    در مورد مدل مردانه اي كه ارائه كردي؛ يا بايد خودت رو مثال نقضش در نظر گرفت و يا اين كه نوشته هاي مربوط به 24 مارس به اين طرفت رو در اين الگو بازيابي كرد :-))

    در مورد مدل ماهيت زنان هم حرف زياد زدن ديگران
    اما من شخصاً اين مدل رو ترجيح مي دم:

    يك قلب كه عملكردهاي متنوع عشق و حسادت و مهربوني و فداكاري و بدجنسي و اينا رو هدايت مي كنه
    يك ذهن (لابد در مغز جاداره؛ شايدم در جاي ديگه!) كه مدام مواظبت مي كنه كه عملكرد قلب حتي الامكان مخفيانه انجام بشه
    و يك بدن كه بايد براي مواقع لازم رو فرم نگه داشته بشه….
    باقي بقايت!

    • hallajvashan Says:

      آره فکر کنم راس می‌گی٬ من مثال نقض هستم.از یه طرف یه مغزی دارم که به همه چی بلده فکر کنه به جز منافع شخصی٬ و از طرف دیگه یه آلتی دارم که تا مدت زیادی در دست احداث بود٬ بلافاصله بعد از احداث در دست تعمیر قرار گرفت٬ و هنوز تعمیرش تموم نشده بود که دچار فرسودگی و از کار افتادگی زودرس شد! اینه که تصمیمات زندگی اینجانب بر مبنای شکم گرفته میشه!

      مدل زنانی که ارائه کردی خیلی مناسب بود! امیدوارم آقای امیر فرهنگ بخونه! اون بخش مخفیانه در واقع نکته‌ی اصلیش بود که مایه‌ی بسی تفریح و تعمق گردید…

  8. نگار Says:

    اشکال قضیه در همون تفریحش است!

  9. siavosh Says:

    salam,
    migam in Nega ajab bacheye ba safaeye.
    bahal neveshte budy,
    kheili jaye fekr dare.
    migam payam enghadr ziad estefade nemikardy ta dochare kharabye zoo ras nashe.

    • hallajvashan Says:

      بعضی چیزا استفاده که نمیشه زودتر خراب میشه. بالاخره وقتی استفاده می‌کنی هر روز تمیزش می‌کنی و مثلا نمی‌مونه یه گوشه جرم بگیره و زنگ بزنه و سولفاته شه!

بیان دیدگاه